محل تبلیغات شما

گاهی وقتی برمیگردم عقب با خودم فکر میکنم که غیر ممکنه اینقدر راحت به اینجا برسه حتما که یه چیزی پشت این ماجراس شده که بدترین چیزارو میزارم پشت ماجرا تا اون حس بزرگ و سنگین و زمخت خواسته نشدنم نیاد رو دلم .

دروغ گفتم اگر گفتم چیز مهمی نیست اگر گفتم چیزی نه روی دلمه نه ته دلم  دروغ گفتم.

دعوا میکنم ، گریه میکنم، آشتی میکنم، اتفاقای بد و میچینم پشت سر هم اما اون حس سنگین و نمیخوام. سنگی بزرگی که بخاطر اون رفتارا گذاشته شده رو قلبم و نمیخوام بغضی که با فکر کردن به اینا میاد تو گلومو نمیخوام.

بیا و بگو اگر چیزی هست که بتونه این بار سنگین و سبک کنه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها